تحلیل صباح زنگنه از تجدید روابط ایران و عربستان/ نوع تعاملات ایران و عربستان بر کل منطقه تاثیر میگذارد
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۰۳۴۱۶
تحلیلگر برجسته مسائل منطقه معتقد است که ایران و عربستان دو کشور بزرگ منطقه محسوب میگردند و هرنوع روابطی که با یکدیگر داشته باشند بر محیط منطقه تاثیرگذار است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ایران، عربستان و چین دیروز جمعه نوزدهم اسفند 1401 برابر با دهم مارس 2023 میلادی در بیانیهای مشترک اعلام کردند در نتیجه گفتگوهای انجام شده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانهها و نمایندگیها را بازگشایی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین راستا مصاحبهای با آقای «صباح زنگنه» تحلیلگر مسائل غرب آسیا داشتیم. صباح زنگنه معتقد است که اقتصاد عربستان بازار بزرگی برای ایران خواهد بود اگر دو کشور در همین اندازه هم همکاری داشته باشند و در بازار نفت و پتروشیمی رقیب هم نباشند، بلکه مکمل و همکار هم باشند، سالانه دهها میلیارد دلار سود عاید هر دو کشور خواهد شد. به گفته وی، اگر بازار عربستان به روی کالاهای ایران باز شود تحول بزرگی ایجاد کرده و مانع از نفوذ رژیم صهیونیستی در بازار عربستان خواهد شد.
به عقیده این کارشناس مسائل غرب آسیا، عربستان میتواند به برقراری ثبات و امنیت در منطقه کمک کند و میتوان امیدوار بود که فضا به برقراری صلح و آرامش در یمن نیز منجر شود.
نوع تعاملات ایران و عربستان بر کل منطقه تاثیر میگذارد
صباح زنگنه در گفتگو با خبرنگار تسنیم در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط چه تاثیراتی در سطح منطقه خواهد داشت اعلام کرد: ایران و عربستان دو کشور بزرگ منطقه محسوب میگردند و بنابراین هرنوع روابطی که با یکدیگر داشته باشند بر محیط منطقه تاثیرگذار است؛ چه در عرصه داخلی این کشورها و چه در کشورهای همسایه و به طور کلی منطقه.به عبارت دیگر همگرایی بین ایران و عربستان سایر کشورهای منطقه را نیز به همگرایی دعوت میکند.
وی افزود: به این ترتیب طرفهایی که به دنبال مشکلآفرینی در منطقه هستند، با حضور دو کشور بزرگ ایران و عربستان که روابط خود را بهبود بخشیده و در صدد رفع تنشها هستند، باید آثار تحرکات مخرب خود را در منطقه سنجیده و اقدام به اینگونه تحرکات نکنند. اگر دو کشور بزرگ با هم در اختلاف باشند، سایر کشورهای کوچک و جریانهای سیاسی از این وضعیت سوءاستفاده خواهند کرد و به این اختلافات دامن خواهند زد اما زمانی که همکاری بین کشورهای بزرگ آغاز گردد این یک علامت مثبت خواهد بود تا سایر کشورها نیز به سمت همگامی و همگرایی حرکت کنند.
این تحلیلگر مسائل منطقه درباره اینکه ظرفیتهای همکاری ایران و عربستان در مرحله آینده در چه محورهایی خواهد بود گفت: این دو کشور روابط متنوعی در سطح منطقه و جهان دارند. از آنجایی که ایران با محدودیتهایی ناشی از تحریمها مواجه است اما عربستان چنین محدودیتهایی ندارد و میتواند در سطوح مختلف اقتصادی و سیاسی و امنیتی و فرهنگی حرکت بکند، ایران میتواند در این فعالیتها نقش و حضور داشته باشد. البته تحریمها همچنان روی همکاری کامل و همه جانبه تهران و ریاض تاثیر منفی خواهد گذاشت و باید برای رفع این تحریمها تلاش کرد. عربستان در سطح محدودی میتواند در مسائل اقتصادی به ایران کمک کند اما در مسائل سیاسی و امنیتی نقش بیشتری میتواند ایفا کند و به برقراری ثبات و امنیت در منطقه کمک کند. بنابراین میتوان امیدوار بود که فضا به برقراری صلح و آرامش در یمن نیز منجر شود.
3 طرح امنیتی برای منطقه وجود دارد
صباح زنگنه در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه یکی از مسائلی که در همکاری ایران و عربستان مطرح میگردد امنیت منطقه خلیج فارس و خروج نیروهای بیگانه و از جمله اسرائیل از این منطقه و دیگری، پرونده لبنان و سایر حوزههاست و بنابراین توافق تهران و ریاض چه تاثیری بر این مسائل خواهد داشت، اعلام کرد: امنیت منطقه مبتنی بر قدرت نفوذ کشورهای منطقه و منافع سایر بازیگران منطقهای و جهانی است. از آنجایی که منطقه مهمترین منبع انرژی در جهان محسوب میگردد، کشورهایی که منافع آنها در گرو منابع انرژی منطقه قرار دارد، نمیتوانند از تاثیرگذاری بر منطقه دور باشند.
وی افزود: بنابراین ما شاهد 3 نوع طرح ویژه برای مباحث امنیتی منطقه بودیم و هستیم. یکی طرح حضور قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و انگلیس در منطقه است که خود را صاحب منافع میدانند و اغلب کشورهای منطقه نیز با حضور این دو کشور موافق بودند. طرح دوم طرحی است که سازمان ملل در قطعنامه 598 مطرح کرد و آن برقراری نظام امنیت منطقهای با حضور خود کشورهای منطقه است. با تغییر نظام دیکتاتوری عراق در زمان صدام به نظام جمهوری دموکراتیک و برگزاری انتخابات در این کشور، اکنون عراق نیز میتواند به این نظام امنیت منطقهای راحتتر ملحق شود.
صباح زنگنه تصریح کرد: اما طرح سوم قبلا توسط روسیه و دو سال قبل توسط چین مطرح شده بود. روسیه به امنیت خلیج فارس از این منظر توجه دارد که تولید انرژی در خلیج فارس بر بازار انرژی روسیه تاثیر منفی نگذارد و با تولید انرژی در روسیه رقابت نکند. اما طرح امنیتی چین که دو سال قبل مطرح شد در حقیقت یک نوع بازگشت به شرایط حضور آمریکا در منطقه در دهههای گذشته است؛ یعنی زمانی که ایالات متحده به شدت به انرژی منطقه نیاز داشت. درحال حاضر آمریکا نیاز چندانی به منابع انرژی منطقه ندارد اما در مقابل، چین به شکل روزافزون احساس نیاز به این منابع میکند. بنابراین برقراری ثبات و امنیت در منطقه خلیج فارس برای چین ضروری بوده و حاضر است در موضوعات امنیتی منطقه حضور داشته باشد و البته اینکه به چه نحوی میخواهد این کار را انجام دهد، ما اطلاعات و جزئیاتی درباره آن در دسترس نداریم. بنابراین کشورهای منطقه باید یکی از این راهها را انتخاب کنند که به نظر میرسد بهترین راه همان راهکار دوم است یعنی کشورهای منطقه با هم به توافق برسند.
عربستان، آمریکا را در جریان مذاکرات با ایران قرار داده بود
صباح زنگنه در ادامه این مصاحبه درباره اینکه چین بین ایران و عربستان میانجیگری کرد و بنابراین چین نقش پررنگتری به خود گرفته و به این ترتیب نقش آمریکا در معادلات منطقهای روبه افول است، پس آیا میتوان گفت که این اقدام پکن در راستای همان طرحی قرار دارد که برای منطقه در نظر گرفته، اظهار داشت: چین با عقلانیت پیش میرود و هرگز ادعای اینکه توافق ایران و عربستان به ضرر آمریکا است را مطرح نمینماید و از این منظر به توافق مذکور نگاه نمیکند؛ زیرا روابط بینالمللی اینگونه نیست که مثلا اگر چین حاضر شد در منطقه فعالیت کند این به ضرر آمریکا تمام خواهد شد. ما احتمال میدهیم که توافق تهران و ریاض با چراغ سبز آمریکا انجام شد و مقامات آمریکا نیز تصریح کردند که عربستان زمینههای مذاکرات خود با ایران را به آمریکاییها اطلاع داده بود.
وی ادامه داد: بنابراین آمریکا اگر مخالف بود، توافق ایران و عربستان انجام نمیشد. در این میان معادلات کمی متفاوت است و آمریکا ممکن است حضور خود را در منطقه به دلیل عدم نیاز به انرژی منطقه، کمرنگ کند اما نیروهای نظامی آمریکا و پایگاهها و مراکز حضور نظامی و فروش تسلیحاتی ایالات متحده در منطقه همچنان وجود و ادامه دارد و نیاز به فروش تسلیحات بیشتری در اینجا دارد. به این ترتیب آمریکا حضور خود را به شکل دیگری در منطقه ادامه خواهد داد و نقش چین را به این عنوان نگاه میکند که اگر چین نباشد آمریکا هم نخواهد بود. یعنی به معنای تنیدگی اقتصادی چین و آمریکاست.
تحلیل الاخبار از چشمانداز تأثیر توافق ایران ـ عربستان بر نقشه منطقهای/ چرا صهیونیستها نگران شدند؟واکنش سعودیها به توافق ایران و عربستانعباس زاده: توافق ایران و عربستان به صلح و ثبات منطقه کمک خواهد کردهمکاری اقتصادی عربستان و ایران سالانه دهها میلیارد دلار سود برای هردو کشور خواهد داشت
صباح زنگنه درباره دستاوردهای توافق ایران و عربستان برای دو کشور گفت: عربستان به دنبال امنیت است، اینکه نفت خود را به راحتی در منطقه بفروشد و کسی به مسیرهای نفتی آن در خلیج فارس و دریای سرخ تعرض نکرده و این کشور بتواند به برنامههای توسعه خود رسیدگی کند. جمهوری اسلامی ایران نیز ثبات و امنیت منطقه را چه در سطح انسانی و چه توسعهای ضروری میداند و هیچ کشوری نمیتواند در یک محیط ناامن با داشتن هراندازه امکانات قدرتی و تسلیحاتی به زندگی خود ادامه دهد. اقتصاد عربستان بازار بزرگی برای ایران خواهد بود اگر دو کشور در همین اندازه هم همکاری داشته باشند و در بازار نفت و پتروشیمی رقیب هم نباشند، بلکه مکمل و همکار هم باشند، سالانه دهها میلیارد دلار سود عاید هردوکشور خواهد شد.
تنها طرف ناراضی از توافق ایران و عربستان، رژیم صهیونیستی است
این تحلیلگر مسائل منطقه درباره تاثیر توافق ایران و عربستان بر تحولات یمن و لبنان تاکید کرد: تنها طرفی که نسبت به توافق ایران و عربستان ابراز نارضایتی کرد رژیم صهیونیستی بود. اما یمنیها اعلام کردند که این توافق میتواند به کاهش تنشها و رسیدن به توافق بهتری در مسائل سیاسی و امنیتی یمن کمک کند. از طرف دیگر لبنانیها نیز احساس میکنند بین ایران و عربستان دیگر تقابلی نخواهد بود و همین مسئله آثار روانی و ابعاد سیاسی بر محورهای نزدیک به دو کشور در لبنان هم میگذارد و آنها نیز میتوانند مسائل خود را در داخل حل کنند و به جای تقابل و اختلاف و درگیری به فکر حل مسائل اقتصادی و معیشتی مردم لبنان باشند.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چرا رژیم صهیونیستی نگران توافق تهران و ریاض بوده و احساس زیان میکند اظهار داشت: اسرائیل با هرگونه همگرایی و نزدیکی میان کشورهای اسلامی احساس خطر و زیان میکند. اصلا نام اسرائیل همواره در جنگ و درگیریها وجود دارد و مطمئنا در هرنوع درگیری و هرنوع اختلاف و جنگ در منطقه، سودبرنده اصلی آن رژیم صهیونیستی است؛ چه از طریق عوامل اطلاعاتی و جاسوسی و امنیتی خود در کشورها و چه از طریق تجاری که در مناطق مختلف جهان حضور دارند و چه از طریق بانکهای مختلفی که به کشورها وام و ضمانتنامههای مالی میدهند و در اقتصاد آنها نفوذ میکنند. رژیم صهیونیستی بهرهبرنده اول از اختلافات در منطقه است.
صباح زنگه درباره اینکه آیا زیانها و نگرانیهای رژیم صهیونیستی صرفا محدود به روابط بین کشورهای منطقه و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب یا برگزاری انتخابات در لبنان و ... است، تصریح کرد: اینها منابع اصلی زیان و نگرانی اسرائیل هستند اما موارد زیاد دیگری وجود دارد که به زیان این رژیم است. اگر بازار عربستان به روی کالاهای ایران باز شود تحول بزرگی ایجاد کرده و مانع از نفوذ رژیم صهیونیستی در بازار عربستان خواهد شد.
توافق ایران و عربستان منجر به شکست سیاستهای اختلاف افکنانه رژیم صهیونیستی شدبازتاب توافق ریاض ـ تهران در رسانههای عبری/ توافقی که صهیونیستها را به مرز جنون کشانداعلام توافق ایران و عربستان در پکن؛ حذف آمریکا از مناسبات مهم غرب آسیا
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: توافق ایران و عربستان ایران و عربستان رژیم صهیونیستی بازار عربستان کشورهای منطقه صباح زنگنه دو کشور بزرگ ثبات و امنیت تهران و ریاض داشته باشند امنیت منطقه انرژی منطقه منطقه تاثیر خلیج فارس خواهد شد منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۰۳۴۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست